۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

درباره ي هشدارهاي اخير اصلاح طلبان

از گذشته و از اكنون

براي برخي از ما كه روزهاي خشم و خروش 18 تير 78 را نيز در خيابان ها تجربه كرديم و در كنار ديگر ستيزه گران پيشروي جامعه به رويارويي با پليس و نيروهاي لباس شخصي مشغول بوديم بحث ها و نظرات امروزي درباره هشدارهاي اصلاح طلبان تازگي ندارد. از تجربه شخصي خودم مي نويسم. در محوطه ي دانشكده اي در كنار خيابان اصلي يكي از شهرهاي بزرگ ايران تجمعي بزرگ در حال برگزاري بود. بلندگوها در دست انجمن اسلامي دانشجويان بود و شعارها از تهران برايشان ارسال مي شد و آنها نيز شعارها را رهبري مي كردند. جمعيتي كه من در ميان آن ها بودم شعارهاي ارسالي از تهران را احمقانه مي دانست و نه مطالبات اصلي دانشجويان و مردم معترض. پس ما شعارهاي خودمان را مي داديم،‌شعارهايي كه ريشه در تجربيات سهمگين دانشجو بودن در يك ديكتاتوري داشت. اما عضو انجمن اسلامي كه بر سكويي بالا رفته بود و بلندگويي او را از ما ديگر دانشجويان متمايز مي ساخت انگشت اشاره اش را به سمت جمعيت ما دراز كرد و از پشت بلند گو با خطابي نامشخص فرياد زد: من تو را مي شناسم. تو بسيجي هستي و مأموريت داري تا با راديكاليزه كردن شعارها بهانه لازم براي سركوب را به پليس بدهي (تو گويي پليس و لباس شخصي هاي حكومت براي سركوب به دنبال بهانه هاي منطقي مي گردند). فريب آن اصلاح طلب آن روز م‍وثر بود. عموم دانشجويان با شعارهاي ما همراه نشدند و به شعارهاي ارسالي از تهران دلخوش بودند. چند روز بعد قلع و قمع ها آغاز شد و چند ماه بعد از آن جنبش مردمي چيزي جز اميدها و آرزوهاي سوخته بر جاي نماند. آن جمعيتي كه شعارهاي اساسي مردم را مي داد و به قول دانشجوي اصلاح طلب آن روز همدست با سپاه و نيروهاي تندروي رژيم قلمداد مي شد از اولين دانشجوياني بودند كه سپاه و نيروهاي لباس شخصي براي انتقام گيري به سراغ آنها آمدند. آنها از تحصيل، كار و زندگي شرافتمندانه محروم شدند، در حالي كه رهبران آن روز انجمن اسلامي اكنون با مدارك دانشگاهي غربي در جيب به بخش مهمي از نخبگان سياسي رژيم حاكم بدل شده اند. امروز نيز همان سياست را برخي در پيش گرفته اند. آن جوانان عاصي را كه در خط مقدم پيكار با ديكتاتوري از همه چيز خود گذشته اند را عوامل حاكميت مي خوانند. اين خبر را از گزارش ويژه ي سايت گويا بخوانيد:

« بر اساس یک گزارش موثق از ایران، جریاناتی که در روزهای اخیر به سرکوب اعتراضات مردم مشغولند با فرستادن اراذل و اوباش وابسته به خود عامدانه به آتش زدن و تخریب اماکن و اموال عمومی اقدام می کنند تا زمینه سرکوب نیروهای امنیتی را فراهم کرده و ضمنا امکان توجیه آن را برای افکار عمومی مهیا کنند. شاهدان عینی گزارش می دهند که این افراد که بعضا دستبند و دستمال سبز هم به خود آویزان می کنند یکدیگر را می شناسند و با هم ارتباط مستمر دارند و بعضا حتی بسیجی ها و لباس شخصی ها را هم می شناسند.

آيا آنها دوباره مي توانند اكثريت مردم را فريب دهند؟ مي بينيم كه اين بار چون مي دانند هر شعاري را فرياد كنند در مقابل خواسته ها و مطالبات اكثريت مردم شعاري عقب افتاده و ارتجاعي است،‌ اين بار دهان همگان را مي بويند مبادا صداي سركوب شدگان از حنجره معترضين خارج شود. « آرامش بر گلوله پيروز مي شود » اين شعار فريب امروز آنهاست. اگر دولت كودتايي خامنه اي- احمدي نژاد صداي مردم را در تمام رسانه ها سانسور مي كند، سازشكاران و آدم خوب هاي حكومت صداي مردم را در دهان آنها سانسور مي كنند. ما اما از دل تجربيات مبارزاتي جامعه برآمده ايم و در مقابل فريب ها و خيانت ها سكوت نخواهيم كرد. اينبار داستان ديگري است آقايان اصلاح طلب. اينبار جامعه تجربه ي خيانت هاي شما را در حافظه ي تاريخي خود آگاهانه و ناآگاهانه حمل مي كنند. آنان كه در مقابل نظام مسلح قيام كرده اند و شرافت جامعه را در پيكاري برحق مي جويند ستاره هاي هميشگي اين سرزمين اند.

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

بازداشت نويسنده و روزنامه نگار، محسن محمدي

اطلاعيه در خصوص بازداشت نويسنده و روزنامه نگار آزادي خواه و برابري طلب،‌محسن محمدي

در روز 25 خردادماه 1388 محسن محمدي، شاعر نويسنده و روزنامه نگار كه پيش از اين نيز در دفعات مكرر بازداشت و تحت شكنجه قرار گرفته بود مجددا در شهر اصفهان بازداشت و به مكاني نامعلوم انتقال يافت. دولت كودتايي حاكم امنيت اجتماعي را در مقياسي وسيع مورد تهاجم قرار داده است و با موج وسيعي از دستگيري هاي فعالين و كنشگران سياسي سعي در خفه كردن جامعه دارد. اما دور نيست زماني كه امواج خروشان مردمي درب هاي مفرغي زندان هاي حاكميت وحشت و ترور را در جاي جاي كشور درهم پيچد و فتح باستيل را به رهايي جامعه پيوند زند. حق فعاليت سياسي و مداخله در سرنوشت جامعه حقي عمومي است. اگر دولت كودتايي و حكومت ولايي به نظام حقوقي عصر مفرغ تعلق دارند، با پيكار و همبستگي اين نظام حقوقي را با زندان و دادگاه و پليسش ويران خواهيم كرد.

دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب- خط بازسازي

از ادبيات اين روزها

تجاوز

دوباره کِشت می شویم

به ضرب و زور

و جمهوری

تثبیت می شود

" ماشا الله، حزب الله"

و امشب

تا صبح

هزارپرچم آزادی

برفرازدست موتورسواران

خواهد چرخید

هزارباتوم معتقد

و گارد ویژه خیانت نخواهد کرد

باتوم ها

فرو می روند

و ما کِشت می شویم

به ضرب و زور

آبستن می شویم

و درد می کنیم

" ماشا الله، حزب الله"

و جمهوری تثبیت

" نزن آقا

من خودم

دستم ایناها

توصد تا عکس

دست من

طناب دار

نزن، نزن"

و می زند.

عبورمی کند ازبهت خیابان

یک ماشین ِ ترس:

" فرماندهی یگان ویژه"

و خاک دردهان مردم

سکوت.

فرورفته است

باتوم

و درد می کنیم

زاده شوید

باتوم ها

فرزندان تجاوز

و بکوبید

زاده شوید یک روز

آری

درد می کنیم

فرو رفته است

باتوم

و جمهوری

تثبیت می شود.

علیرضا عسگری

25 خرداد 88

سه روز پس از" انتخابات ریاست جمهوری" ایران

۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه

اطلاعيه دوم

اطلاعيه شماره دو دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب- خط بازسازي در خصوص كودتاي خامنه اي-احمدي نژاد

اگر خامنه اي و احمدي نژاد بر بيت هاي رهبري و عمارت هاي دولتي و نظامي حكم مي رانند، اما شاهديم كه جامعه حاكم واقعي پشت بام ها، كوچه ها و كوي هاي دانشگاهي و مسكوني است. مردمي كه همبستگي و همسرنوشتي خود را در مواجهه خون آلود خود با گارد ويژه و لباس شخصي ها تجربه مي كنند. مردمي كه درب هاي منازلشان را براي كمك به يكديگر مي گشايند و دست در دست يكديگر شعار مي دهند و در كشاكش خون و باتوم و گلوله، به يكديگر غذا و آب و مهرباني تعارف مي كنند. خوشا مبارزه براي آزادي. خوشا رهايي جمعي.
شهروندان مبارز، برخي زمزمه مي كنند كه اي كاش اين مبارزه رهبري بيابد. اي كاش رهبراني به ما مي گفتند چه كنيم و چگونه پيش رويم. هنوز چشماني به لب هاي خاتمي ها و موسوي ها دوخته شده است. لب هايي كه در هنگامه هاي دشوار جز به تسليم و مذاكره دعوت نمي كنند.
شهروندان
براي رهبري اعتراضات خود به بالادست ها چشم ندوزيد. رهبر شمائيد. در محله ها، دانشكده ها، كارگاه ها و كارخانه ها كميته هاي همبستگي مردمي عليه كودتا را شكل دهيد. بازو به بازوي يكديگر دهيد. در اين كميته ها نحوه و چگونگي مبارزه با دولت كودتايي را بحث كرده و سازماندهي كنيد. اگر دولت كودتايي جامعه را از رسانه هاي آزاد محروم كرده است، اخبار و مقالات را جمع آوري كرده و با چاپ و تكثير آن توسط كميته هاي همبستگي، مردم را از وقايع مطلع كنيد. پزشكان و پرستاران به درمان صدمه ديدگان بپردازند. تجربيات و مهارت هاي خود را در اين كميته ها يكپارچه كنيد. در دانشكده ها و خوابگاه ها كنترل ساختمان ها را به دست بگيريد. به هر ميزان كه شما جلو برويد كودتا عقب خواهد نشست و به هر ميزان كه عقب نشيني كنيد رژيم تا درون اتاق هايتان پيش خواهد آمد.
جوانان
با دوستان نزديك و همرزم خود واحدهاي كوچك گارد ملي را تشكيل دهيد. گروه هاي كوچك سازمان يافته و هماهنگ حتي با دستان خالي و سنگ و ميله قادر به حفاظت جمعيت مردم از وحشيگري اوباش كودتا هستند. مهاجمان مشتي اجير شده و حقوق بگير هستند. خصلت آنها خصلت سگ است. در پي جمعيت هراسان مي دوند و مي درند، اما همينكه بايستيد مي گريزند و به آغل هاي خود پناه مي برند. واحدهاي دفاع از زنان و سالمندان را تشكيل بدهيد. خيابان هاي شهر از آن شهروندان است. از امنيت خود و ديگر شهروندان دفاع كنيد.
مبارزه اي كه اكنون در جامعه جاري است، حيات آتي ما را تعيين خواهد كرد. براي اعتصاب عمومي آماده شويد. چرخ هاي اين جامعه را همين مردمي مي چرخانند كه توسط دولت كودتايي به رسميت شناخته نمي شوند. با اعتصاب عمومي از قدرت خود آگاه شويد. با توقف كار، بستن كارگاه ها و مغازه ها، حاضر نشدن سر خدمت اداري و‌ تعطيل كردن حمل و نقل نشان خواهيم داد كه حيات و سرزندگي جامعه ناشي از تك تك انسان هاي مولد آن است و نه دسته دسته نظامي و گله گله معمم.
با ايمان به پيروزي پيكارمان
دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب- خط بازسازي
24 خرداد 1388
(از همه رفقا و هواداران و مبارزين مي خواهيم در تكثير اين اطلاعيه ما را ياري دهند)

اطلاعيه شماره يك

اطلاعيه شماره يك دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب- خط بازسازي در خصوص كودتاي ديروز خامنه اي- احمدي ن‍ژاد

شهروندان، دانشجويان مبارز، ستيزگران خياباني كه جان هاي عاصي تان را هيچ باتوم و سلاحي درهم نمي شكند

در نخستين روز كودتا، شعله هاي خرد انقلاب اجتماعي آتي در كوچه ها و راهبندان ها فروزان شد. جبهه جديدي در شهرها گشوده شده است و سياست نويني توده اي مي شود. سنگ در دستان جوان جامعه موسيقي مقاومت را در شهر مي گستراند. ماهيت سيستم در جرقه اي آشكار شده است و پوشش هاي فريب به كناري رفته است. اينك جامعه و اينك سركوب عريان.
1- دولت كنوني ايران يك دولت كودتايي مضاعف است. حاكميت جمهوري اسلامي پس از سي خرداد 1360 يك حاكميت كودتايي بوده است كه با سركوب و اعدام انقلاب آزاديخواهانه و برابري طلبانه 57 بر كليت جامعه مسلط شد و تمام دستاوردهاي دموكراتيك جامعه از قبيل حق تحزب، حق تشكل، حق آزادي بيان و حتي حق حيات مخالفين سياسي را لگد مال كرده و بر خاكي خونبار حكم رانده است. جمهوري، دروغ بزرگي است كه بر عنوان اين حاكميت استبدادي نقش بسته است.
2- رشد و گسترش فزاينده جنبش هاي اعتراضي دانشجويي، زنان، كارگري، و نيز همدلي و همصدايي جامعه در انتقاد از سلطه ي حاكم، ولي فقيه و باند تبه كار نظامي، عقيدتي، مالي تحت فرمانش را به اجراي كودتايي مضاعف واداشته است. هدف از كودتاي بيست و سوم خرداد، تبعيد ابدي جامعه از قلمروي حيات سياسي است. چكمه ها و ريش ها ديگربار چهره ي شهرها را زخم مي زنند. احمدي ن‍‍ژاد يك هيتلر هرزه ي مسلمان است كه بر شانه هايش مارهاي اليگارشي نوين قدرت روييده اند.
3- اصلاح طلبي سازمان يافته در همان ساعات اوليه كودتا قافيه را باخته است. موسوي از جامعه مي خواهد اقدامي انجام ندهد. اما از روحانيون قم طلب كمك مي كند. چهره هاي اصلاح طلبي به اتاق هاي جلسه عقب نشسته اند. درحاليكه جامعه در خيابان مقاومت مي كند. كروبي درخواست ملاقات با خامنه اي را دارد. درحاليكه جوانان ستادهاي انتخاباتي اش در مواجهه با گارد ويژه تنها مانده اند. خون از پيشاني خيابان مي چكد، اما رهبران اصلاح طلب دست مصالحه دراز كرده اند.
4- كودتا قصابي خواهد كرد. حتي مصالحه جويان را. سرنوشت اكثريت و حزب توده گواهي تاريخي است. اصلاح طلبي امروزي گواه معاصر خواهد بود. براي حفظ حيات جامعه، كودتا را بايد شكست داد. اگر سرمايه اسلامي و ميليتاريسم موتوريزه مهم ترين پشتوانه كودتا است، جامعه پشتوانه هايي بس نيرومندتر را براي مقابله در اختيار دارد. جامعه زائده ي سرمايه و سپاه اسلامي نيست. اين اقليت انگل وار زائده ي جامعه است.
5- مقاومت مردمي در برابر كودتا، مقاومتي مسالمت جويانه نيست. همچنانكه استالينگراد با رقص و پايكوبي از اشغال هيتلر در نيامد. براي شكست كودتا، جامعه به تمام منابع خود نياز دارد. خشم، نفرت و طغيان در برابر دشمنان جامعه همزاد عشق، دوستي و فداكاري در برابر جامعه است. كودتا دست دوستي نمي شناسد. امواج خروشان مقاومت مردمي، سفينه هاي تاريكي را خرد خواهد كرد.
6- دولت كودتاي مضاعف، صرفا اصلاح طلبان را نشانه نرفته است. همچنان كه كودتاي شصت صرفا ليبرال ها و مجاهدين را نشانه نرفته بود. مشروعيت مردمي استبداد اسلامي حاكم در پي كودتاي اخير به صورت كامل از بين رفته است. درهم شكستن كودتا به معناي درهم شكستن نظام ولايي حاكم است. حاكميت آتي از آنِ مردمي است كه دولت كودتايي حاكم را سرنگون مي كنند.
با ايمان به پيروزي پيكارمان
دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب- خط بازسازي
23 خرداد 1388